حضور مداحان ایرانی در عراق در راستای شعار حاج قاسم؛ ما ملت امام حسینیم / زبان مشترک ملتهای مسلمان
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۹۸۹۳۷
نوع رفتار، شعرخوانی و حتی لباس پوشیدن این سه مداح در مراسم حسینیه داودالعاشور نوعی احترام به قلمروی فرهنگی و آیینهای کشور عراق بود. - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم، میلاد مرجانی:
محمود کریمی، سیدمجید بنیفاطمه و میثم مطیعی سه مداح مطرح ایرانی در شبهای گذشته میهمان مردم عراق بودند. آنها به مدت سه شب در حسینیه مرحوم داودالعاشور شهر بصره به اجرای مراسم عزاداری پرداختند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حضور آنها در یکی از بزرگترین حسینیههای شهر بصره و بازنشر ویدئوها و تصاویر این مراسم، واکنشهای زیادی را بهدنبال داشت. بسیاری از مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران، ذاکران و ستایشگران اهلبیت (ع) از این اقدام تقدیر و تشکر کردند و برخی اذعان داشتند که این اقدام، تأثیر بلند مدتی در تعامل و تبادل فرهنگی میان این دو ملت خواهد داشت.
بیشک، تفاوتهایی در اجرای مناسک و عزاداری ایرانیها و عراقیها وجود دارد اما تفاوت زبانی، فرهنگی و حتی مناسکی در میان کشور ایران و عراق در سایه محبت به اهلبیت و به ویژه امام حسین (ع)، این دو ملت را به یک زبان مشترک و واحد رسانده است.
حضور این سه مداح در کشور عراق ابعاد مختلفی را در پی داشته است اما وجوه اصلی آن، قرار داشتن در زیر یک پرچم است که اباعبدالله الحسین (ع) آن را در دنیا به اهتزاز درآورده است؛ محبتی که مرز و بوم ندارد و همه را در یک ملت قرار داده است و آن هم ملت امام حسین است. حاج قاسم سلیمانی فرزند رشید جهان اسلام که با تأسی از سید و سالار شهیدان حضرت عبدالله الحسین (ع) جان خود را در راه اسلام، آزادی و مقاومت فدا کرد، بانگ برمیآورد که "ما ملت امام حسینیم".
برخی در این میان به حضور این سه مداح ایرانی در کشور عراق انتقاد کردهاند. البته موج استقبال کاربران ایرانی و عراقی در صفحات اجتماعی نسبت به انتقادکنندگان قابل قیاس نیست که در گزارشی به آن اشاره شد اما در عین حال این انتقاد مطرح است که این سه مداح بدون دعوت در این مراسم حضور داشتهاند اما واقعیت این است که سه مداح مطرح ایرانی که هرکدام صاحب جایگاه و هیئت شاخص در ایران اسلامیاند بدون دعوت متولیان حسینیه داودالعاشور به هیچوجه در این مراسم حضور نمییابند.
متولیان حسینیه داودالعاشور برای چندمین سال متوالی است که از مداحان ایرانی همانند میثم مطیعی در ایام ماه محرم دعوت میکنند. بنابراین این سه مداح با دعوت عراقیها راهی شهر بصره شدهاند. ثانیاً با فرض اینکه حضور این سه مداح هم تحمیلی باشد، حضور مستمع و عزاداران حسینی در شهر بصره که تمامشان اهل عراق و ساکن شهر بصرهاند چگونه میتواند بر سر اجبار باشد.
نوع رفتار، شعرخوانی و حتی لباس پوشیدن این سه مداح در مراسم حسینیه داودالعاشور نقد دیگری است که مطرح شده است. باید گفت این حرکت مداحان ایرانی بهنوعی احترام به قلمروی فرهنگی و آیینهای کشور عراق بود. تلاش این سه مداح در این مراسم بر این بود تا در حد ممکن در جهت مناسک این اقلیم به اجرای برنامه بپردازند و این نکته را میتوان در بکارگیری از کاغذهای بزرگ برای شعرخوانی و نوحهخوانی هم مشاهده کرد. در کشورمان رسم بر این است که مداحان کاغذهای کوچک را برای نوشتن اشعار و نوحهها استفاده میکنند اما در کشور عراق، اغلب مداحان، اشعار و نوحههایشان را بر روی از کاغذهای A4 مینویسند.
احترام به قلمروی فرهنگی و مناسکی کشورهای اسلامی همواره مورد تأکید بزرگان دین بوده است. نمونهاش را میتوان در تذکر مقام معظم رهبری به موکبداران اربعین دید. رهبر انقلاب چند سال گذشته نسبت به احترام به موکبهای بومی عراقیها تأکید داشتند و به این نکته اشاره کردند که از برپایی موکبهایی که در تداخل با فرهنگ عشیرهای کشور عراق است پرهیز کنید.
ایجاد تعاملات مناسکی میان ایران و عراق ریشه در گذشته دارد و به سالهای بسیار نزدیک خلاصه نمیشود. نمونه مشهور آن، حضور حاج مرزوق کربلایی در ایران است که ابداعکننده سبک سنتی نوحهخوانی و سینهزنی شد. او در سال 1270 به دعوت "هیئت بنیفاطمه" به ایران آمد و در این کشور نیز مقیم شد. حضور سه مداح ایرانی در حسینیه داودالعاشور نیز در نوع خود، در راستای تحکیم و اسنجام بیشتر این دو ملت اسلامی رقم خورده است.
طبیعی است که تعاملات فرهنگی میان کشور ایران و عراق خشم دشمنان اسلام را درآورده است. نمونه آن را میتوان در راهپیمایی اربعین مشاهده کرد. رسانههای معاند همواره در پی ایجاد اختلاف و تفرقه میان این دو ملتاند و از هر خدعه و فریبی برای تشویش اذهان استفاده میکنند.
واکنش کاربران عراقی به حضور مداحان ایرانی در حسینیه داودالعاشور / "ایران و العراق لایمکنالفراق"مداحی محمود کریمی و میثم مطیعی در عراق از شبکه 3 زنده پخش میشودخانه مداحان از اجابت دعوت عزاداران عراقی از سوی 3 مداح ایرانی تقدیر کردمداحی عربی محمود کریمی و میثم مطیعی در میان عراقیها + فیلمانتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: اخبار عراق امام حسین ع ماه محرم تسنیم سید مجید بنی فاطمه میثم مطیعی محمود کریمی مداحان اهل بیت حسینیه تسنیم اخبار عراق امام حسین ع ماه محرم تسنیم سید مجید بنی فاطمه میثم مطیعی محمود کریمی مداحان اهل بیت حسینیه تسنیم سه مداح مداحان ایرانی میثم مطیعی دو ملت کشور عراق شهر بصره عراقی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۹۸۹۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایرانیهایی که در کشور خود هم برگ هویت ندارند
به گزارش قدس خراسان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیش از شروع جنگ تحمیلی از سوی صدام، دولت بعث عراق اقدام به اخراج ایرانیها از این کشور کرد؛ کسانی که هنوز پس از گذشت ۴۵سال، نه ایران آنها را به عنوان ایرانی قبول دارد و نه کشورعراق آنها را عراقی میداند.
قصه ایرانیهای ساکن شهر حلّه استان بابل که حالا در گوشهای از شهر مشهد ساکن هستند نیز از این جنس است. ساجده و لعیمه خواجه نعمت دخترعموهایی هستند که پس از اخراج از عراق با کمک یک خیر مشهدی در این شهر صاحب خانه شدند؛ اما با وجود داشتن پدر و مادر ایرانی، هنوز پس از ۴۵ سال مدرک هویتی ایرانی ندارند.
ساجده خواجه نعمت که ۶۷ سال دارد و مادرزادی کمبیناست، هشت سال از ازدواج با پسرعمویش یعنی شهید مفقودالاثر وهاب خواجه نعمت گذشته بود که حکومت بعث عراق خودش و همسر ۳۰ سالهاش را دستگیر کرد. او پس از هشت روز آزاد شد؛ اما هنوز پس از ۴۵ سال هیچ خبری از همسرش ندارد.
وی در این باره میگوید: صدام، شوهرم را به دلیل تابعیت ایرانی دستگیر کرد. گفتند تو برو ایران او خودش میآید؛ اما پس از ۴۵سال هنوز هیچ خبری از او ندارم.
زایمان در زندان حزب بعث
ساجده خواجه نعمت با بیان اینکه صدام جوانان شیعه و متدینی را که تابعیت ایرانی داشتند، دستگیر کرده تا با سفر به ایران در جبهه علیه حزب بعث نجنگند، میافزاید: من را هشت روز در زندان انداختند، ۱۵۰ زن و بچه را در یک مکان کوچک زندانی کرده بودند، غذای خوبی نمیدادند و تنها دو ساعت در روز اجازه داشتیم از سرویس بهداشتی استفاده کنیم که با این جمعیت زیاد خیلی سخت بود. زندانبانها به ما توهین میکردند و رفتار خیلی بدی داشتند، در این وضعیت بسیار بد، یکی از زنانی که حامله بود، در زندان زایمان کرد و اصلاً به او رسیدگی نکردند.
وی ادامه میدهد: با یک خودرو از جلو زندان، ما را به مرز ایران بردند و از آنجا سه روز پیاده در زیر باران و در سرما راه رفتم تا به سرپلذهاب رسیدم. از سرپلذهاب با خودرو نیروهای ایرانی به اردوگاه آوارگان جهرم آمدم و سه ماه در این اردوگاه ساکن بودم.
ساجده خواجه نعمت که به تنهایی روزگار میگذراند، عنوان میکند: دخترعمویم که پیش از ما به ایران آمده و در مشهد ساکن بود، من را تحت تکفل خود قرار داد و از اردوگاه جهرم به مشهد آورد.
وی که از نداشتن شناسنامه ایرانی با وجود داشتن نسب ایرانی گلایه میکند، میافزاید: برادرم در عراق متولد شده و با ما به ایران آمده است. با پیگیریهایی که انجام داد، کمتر از یک سال است شناسنامه ایرانی گرفته؛ اما هنوز به ما شناسنامه ندادهاند.
صدام ۶۰ پسر بچه و مرد در بستگان ما را دستگیر کرد
لعیمه خواجه نعمت؛ همان دخترعمویی است که پیش از ساجده به ایران آمده و به کمک او ساکن مشهد شده است. درباره قصه اخراجش از عراق میگوید: همسرم شهید مفقودالاثر صالح خواجه نعمت ۲۹ سال داشت و چهار سال بود ازدواج کرده بودیم و دو دختر سه ساله و دو ساله داشتیم. ساعت ۹ شب مأموران آمدند در خانه ما در شهر حلّه و به تمام خانواده گفتند پنج دقیقه بیایید چند تا سؤال داریم. وقتی رفتیم، من را سه روز با دخترانم به زندان انداختند و سپس در مرز ایران رهایم کردند. پیاده به سمت ایران آمدم و ایرانیها با خودرو من را تا اردوگاه خرمآباد رساندند.
وی میافزاید: من یک سال پس از پیروزی انقلاب و سه ماه پیش از آغاز جنگ تحمیلی به ایران آمدم. صدام همسرم را دستگیر کرد و تاکنون هیچ خبری از وی ندارم و مفقودالاثر شده است.
لعیمه خواجه نعمت با اشاره به اینکه صدام خیلی ما را اذیت کرد و به ما که تابعیت ایرانی داشتیم، خیلی ظلم کرد، بیان میکند: ۶۰نفر از مردان اقوام ما را که سنشان از ۱۴ تا ۴۲ سال بود، در شهر حلّه عراق دستگیر کردند. تنها به دلیل اینکه تابعیت ایرانی داشتیم و شیعه متدینی بودیم و تاکنون هیچ خبری از سرنوشت آنها نداریم. از مسئولان عراقی که پیگیری کردیم، اطلاع دقیقی از سرنوشت آنها نداشتند. برخی هم میگویند صدام همه آنها را در گور دستهجمعی دفن کرده است.
وی با بیان اینکه بیشترین زمان نگهداری زنان اقوام آنها در زندان ۲۵ روز بود، ادامه میدهد: صدام خانه، خودرو و اموال این افراد را مصادره و زنان و خانواده آنها را از عراق اخراج کرد. چهار نفر از فامیل ما را در زندان شکنجه دادند و پسردایی ۱۴ سالهام را با برق شکنجه کردند و به شهادت رسید.
لعیمه خواجه نعمت درباره ماجرای آمدنش به مشهد میگوید: ۱۷روز در اردوگاه آوارگان عراقی خرمآباد بودیم که یک تاجر مشهدی به نام آقای اخوان، ما و ۱۵ خانواده دیگر را کفالت کرد و به مشهد آورد. ابتدا نزدیک یک سال در هتل زندگی کردم و سپس این تاجر مشهدی خانهای برای ما تهیه کرد.
وی درباره سایر اعضای خانوادهاش خاطرنشان میکند: بقیه افراد خانواده ما در عراق ساکن هستند و ما به دلیل اینکه در ایران مهاجر هستیم، تنها میتوانیم در ایام اربعین حسینی پاسپورت موقت برای سفر به عراق بگیریم و پس از اتمام آن مدت که کمتر از دو ماه است، باید به ایران برگردیم.
پدر و مادرم شناسنامه و کد ملی ایرانی دارند؛ اما به ما نمیدهند
لعیمه خواجه نعمت که در ابتدای صحبت گفته بود مادرش اصفهانی و پدرش شوشتری است، میگوید: نزدیک ۴۵ سال است در ایران ساکن هستیم؛ با وجود اینکه پدر و مادرمان ایرانی هستند و شناسنامه و کدملی دارند؛ اما هنوز به ما شناسنامه ایرانی ندادهاند. به همین دلیل بنیاد شهید به ما مانند ایرانیها حقوق پرداخت نمیکند.
وی با بیان اینکه صدام ما را به دلیل ایرانی بودن، پیش از شروع جنگ تحمیلی از عراق اخراج کرد، متذکر میشود: برای گرفتن شناسنامه ایرانی خیلی اقدام کردیم حتی دادگاه رفتیم و دادگاه نسب ما را پذیرفته؛ اما به ثبت احوال که مراجعه کردم، موافقت نکردند و شناسنامه ندادند. دلیلش را نمیدانم.
لعیمه خواجه نعمت با اشاره به سختیهای زندگی به عنوان یک مهاجر در ایران میگوید: پس از ۴۵ سال سکونت در ایران، بلاتکلیف ماندهایم. در ایران به ما میگویند عراقی هستید و در عراق هم به ما میگویند شما ایرانی هستید. ما فقط هویت و شناسنامه میخواهیم.
بیهویتی پس از ۴۵ سال سکونت در ایران با وجود نسب ایرانی، زندگی سختی را برای این افراد رقم زده است. با وجود اینکه بنیاد شهید و امور ایثارگران، همسران این افراد را به عنوان شهدای سپاه بدر پذیرفته؛ اما با حقوق کمتر از ۲میلیون تومان به سختی روزگار میگذرانند. امیدواریم این خلأ قانونی در کشور بازبینی شود و کسانی که هویت ایرانی در اجدادشان بوده به عنوان یک هموطن مورد پذیرش قرار گیرند تا برای همسران شهدای مفقودالاثری که ظلم صدام به جرم ایرانی بودن، زندگیشان را به اینجا رسانده، روزگار بهتری رقم بخورد.
خبرنگار: فریده خسروی